يكی
از وظايف مهم پدرها و
مادرها تربيت صحيح
فرزندان است، زيرا
والدين اولين كسانی
هستند كه به فرزند
خود درس زندگی
می دهند.
روانشناسان معتقدند،
رفتار و كردار
خوب يا بدی كه كودك
در خانواده می آموزد،
پايه و اساس شخصيت
اخلاقی او را پی ريزی
می كند. به همين دليل
پدران و مادران دلسوز
سعی می كنند فرزندان
خود را با روش صحيح
تربيت نمايند، اما
اينكه چه نوع تربيتي
مورد تأييد
روانشناسان و
كارشناسان علوم
تربيتي است جاي بحث
دارد. چون هنوز
بسيارند خانواده هايي
كه فرزندان خود را به
شيوه
سنتي تربيت مي كنند،
در حالي كه بسياري
ديگر شيوه تربيت
سخت گيرانه قديم را
نمي پسندند و معتقدند
كه فرزندان را بايد
آزاد بار آورد.
تربيت سنتي هميشه
جوابگو نيست
محمدرضا صنم يار
روانشناس و مشاور
خانواده ضمن رد شيوه
تربيت سنتي، مي گويد:
در حال حاضر دنياي ما
به صورت دهكده
ارتباطات درآمده است
و
فرزندان به لحاظ وجود
تلويزيون، اينترنت،
ماهواره و ساير وسايل
ارتباط جمعي در
جريان مسايل مختلف
دنيا قرار مي گيرند و
به اصطلاح اطلاعاتشان
به روز است. به همين
دليل شيوه تربيت سنتي
در مورد آنها جواب
نمي دهد. به عنوان
مثال در قديم بچه ها
توسط والدين و مربيان
مورد تنبيه بدني قرار
مي گرفتند و براي
بچه هاي آن زمان اين
امر طبيعي بود و فكر
مي كردند بايد همين
طور باشد.
وي مي افزايد: اما در
حال
حاضر اگر فرزندي توسط
پدر و مادر تنبيه
بدني شود مورد مؤاخذه
و بازخواست او قرار
مي گيرند و روش تربيت
والدين زير سؤال
مي رود. يا ازدواجهاي
تحميلي كه در قديم
خيلي
متداول بود و تقريباً
بيشتر ازدواجها صرفاً
با انتخاب و طبق
خواسته پدر و مادر و
اطرافيان صورت
مي گرفت و مشكلات
چنداني هم به وجود
نمي آمد، زيرا
فرزندان اين نوع
ازدواج را پذيرفته
بودند، اما در حال
حاضر اين روش هم جواب
نمي دهد و منجر به
شكست
و مشكلات زيادي
مي شود. بنابراين
والدين بايد سعي كنند
از علم تربيت روز
آگاهي
بيشتري داشته باشند.
اين مشاور خانواده
معتقد است: علم تربيت
روز، شناخت
ويژگيهاي رشد كودكان
در دوران سني مختلف
است.
به گفته وي، يك مادر
بايد بداند
نوجوان از لحاظ خلقي
و عاطفي داراي چه
ويژگيهايي است و
نيازهاي عاطفي و
رواني او كه
بايد در خانواده
تأمين شود، چيست و
وقتي از اين مسايل
اطلاع داشته باشد،
مي داند
لجبازيهاي فرزند او
شروع دوره نوجواني و
يك امر طبيعي است. در
حالي كه بسياري از
مادران به لحاظ عدم
شناخت ويژگيهاي دوره
نوجواني لجبازي
فرزندشان را مخالفت
عليه
خودشان مي دانند و
چون نمي دانند
لجبازي، دليل حس
استقلال طلبي نوجوان
است، همين
ناآگاهي باعث
موضع گيري خانواده
نسبت به او مي شود و
ممكن است رفتار
سركوب گرانه
آنان نوجوان را به
سوي دوستان ناباب و
انواع بزه كاريها سوق
دهد كه اعتياد نمونه
بارز آن است و اگر
بخواهيم دوباره
نوجوان را به روال
گذشته برگردانيم خيلي
زمان
مي برد و در مواردي
بسيار مشكل و تقريباً
امري محال به نظر
مي رسد، بنابراين
بهترين
راه پيشگيري است و
براي پيشگيري هم به
آموزش جدي والدين
نياز داريم كه با
توجه به
نيازهاي روز رفتار
كنند و تفاوتهاي فردي
فرزندان خود را
بشناسند.
وي در ادامه
مي گويد: ما با
همكاري سازمان
تبليغات اسلامي،
دانشكده پزشكي و
اداره بهداشت طرحي
را به صورت آزمايشي
آغاز كرديم و قرار
است مزدوجين
همان گونه كه آزمايش
خون
مي دهند، آموزشهاي
قبل از ازدواج را هم
ببينند تا روش
همسرداري و
فرزندپروري را به
شيوه نوين بياموزند.
اين مشاور خانواده با
بيان اينكه هر كس
براي وارد شدن به
حرفه مورد نظرش لازم
است يك دوره آموزش را
ببيند، اما فردي كه
تصميم به ازدواج
مي گيرد بدون هيچ نوع
آموزشي با الگوبرداري
از روش والدين و
اطرافيانش تشكيل
خانواده مي دهد. در
نتيجه به عنوان مثال
اگر مردهاي قديم
مستبدانه بر خانواده
حكومت
مي كردند، يا همسرشان
را با عنوان «مادر
بچه ها» صدا مي زدند،
او نيز مي خواهد با
همان سبك و روش قديم
خانواده اش را اداره
كند، در حالي كه
امروزه اگر مردي
همسرش را
با نام كوچك و يا
عزيزم خطاب نكند،
اختلاف و دلسردي پيش
مي آيد.
همين مشاور
خانواده در ادامه
مي افزايد: امروزه
ديگر روش پدرسالاري
يا مادرسالاري قابل
قبول
نيست و از اين دو
بدتر، فرزندسالاري
است كه اصلاً منطقي
به نظر نمي رسد و علم
امروز
روش مشاركت سالاري را
مطرح مي كند.
وي معتقد است كه بايد
به فرزندان بها داده
شود، اما بچه ها نيز
نبايد از اين روش سوء
استفاده كنند.
صنم يار افراط و
تفريط
را يكي از مشكلات
اساسي روش تربيتي
مي داند و مي افزايد:
در مقابل روش
سخت گيرانه،
آزادي بي حد و شرط
فرزندان نيز باعث
مشكلات زيادي مي شود.
دانايي در كنار
محبت
طاهره شريف نژاد
كارشناس ارشد
روانشناسي اما معتقد
است: تربيت فرزندان
در
قديم راحت تر انجام
مي شد به دليل اينكه
پدر و مادر با يكديگر
هماهنگ بودند، مثلاً
وقتي مادر فرماني
مي داد، فرزند
نمي توانست سرپيچي
كند، زيرا پدر از
همسرش حمايت
مي كرد و يا پدر حتي
اگر دست بزن داشت
مادر از فرزندش
پشتيباني نمي كرد.
احترام به
بزرگتر جزو واجبات
بود، اما در حال حاضر
غير از خانواده،
رسانه هاي گروهي از
قبيل
ماهواره، راديو،
تلويزيون، سينما و
غيره در امر تربيت
فرزندان دخالت
مي كنند.
شريف نژاد با اشاره
به بعضي از سريالهاي
تلويزيوني اظهار
مي كند: مثلاً
اين زن سالاري كه در
حال حاضر در فيلمها
تبليغ مي شود، در
تربيت فرزندان اثرات
نامطلوبي دارد.
وي مي افزايد: امروزه
بيماريهاي جسمي و
روحي چرا بيشتر شده،
فساد اخلاقي به چه
دليل رواج پيدا كرده؟
چون پدرها و مادرها
روي بچه ها زياد كار
نمي كنند با اينكه
سواد و معلومات آنان
به مراتب بيشتر از
والدين قديم است، با
اين
حال وضع تربيت فرزند
زياد خوب نيست.
بچه هاي امروز به پدر
و مادر خود احترام
نمي گذارند و گاهي
حتي توهين هم مي كنند
و مي گويند شما قديمي
هستيد و ما را درك
نمي كنيد. البته
اينكه سواد و معلومات
والدين بالاتر از
والدين قديم است، اين
خيلي
خوب است، اينكه
امكانات علمي هم
بيشتر از گذشته است
بسيار عالي است، چون
هوش بچه ها
را تقويت مي كند. اما
همه اينها به تنهايي
كافي نيست. آموزش
بايد در كنار محبت و
توجه والدين باشد.
فرزندان نياز به ناز
و نوازش دارند.
بچه هايي كه از صبح
تا شب
پدر و مادر خود را
نمي بينند چگونه
مي توانند به آنها
علاقه مند شوند.
امروزه حتي
مادران خانه دار را
مي بينيم كه در
كلاسهاي مختلف شركت
مي كنند و از صبح تا
شب در
خارج از منزل به سر
مي برند. وقتي هم در
منزل حضور دارند
تلويزيون را روشن
مي كنند
و بچه را مقابل آن
مي نشانند و خودشان
با كار منزل يا تلفن
زدن به اين و آن
سرگرم
مي شوند. در نتيجه
بچه هاي امروزي حتي
اگر آموزش هم ببينند
ماشيني بار مي آيند و
احساسات و عواطف در
آنها وجود ندارد. در
قديم اگر چيزي به
بچه ها ياد مي دادند
با
محبت توأم بود، اما
بچه هاي امروزي
رايانه اي آموزش
مي بينند.
اين روانشناس
مي افزايد: فرزند
بيشتر از آنچه به
خانه و زندگي شيك
نياز داشته باشد، به
محبت و
توجه پدر و مادر
احتياج دارد.