هر دو خستهاند؛ هم
مادر، هم فرزند
۸
سالهاش. دایم این در
و آن در زدن و سراغ
انواع کلاسها و
دورههای آموزشی
مختلف رفتن، هر دوی
آنها را کلافه کرده.
اما مشکل فقط این
نیست. مادر و پدر
نمیدانند چهطور به
آرزوهای دور و درازی
که برای فرزندان خود
داشتهاند برسند. اگر
قرار باشد فرزندشان
در حد بتهوون (!)
موسیقیدان بشود و
مثل بلبل به چند زبان
زنده دنیا حرف بزند و
مثل لوییپاستور کاشف
از آب دربیاید و یک
جایزه نوبل هم دریافت
کند و همزمان از
ارتباطاتی قوی
برخودار باشد و اهل
خانه و زندگی باشد،
طبیعتا کار
طاقتفرسایی است که
باعث میشود فرزند
آنها در میانه راه
متوقف شود و
کلاسهای فوق
برنامهاش نصف و نیمه
بماند و چه بسا زبان
مادریاش را هم
فراموش کند! سوال
اصلی این است که چه
طور باید روی
فرزندانمان
سرمایهگذاری کنیم تا
آنها بتوانند در
زندگی آیندهشان موفق
شوند؟ ...
بیشتر ما فراموش
میکنیم که محیط
چهقدر روی خلق و خو،
رفتار و شخصیت
کودکانمان تاثیر
دارد. درختی که در
حال ریشه دواندن است
تا آنجایی که فضا
وجود دارد ریشههایش
را حرکت میدهد ولی
اگر در مسیر این
ریشهها مانعی
بگذاریم امکان حرکت
صحیح ریشهها وجود
نخواهد داشت و رشد
طبیعی درخت متوقف
میشود. البته اگر آن
را در محیطی آماده و
وسیع نگذاریم اصلا
ریشهای ایجاد
نمیشود و درخت از
بین میرود. به همین
دلیل برای آنکه
فرزندانی موفق داشته
باشیم باید آنها را
با محیطها و شرایط
گوناگون آشنا کرده و
بیشترین امکانات
پرورش جسمی و عاطفی
را برایشان فراهم
کنیم.
● گام اول را درست
بردارید
فرض کنید فرزندتان پس
از سرمایهگذاریهای
شما و تلاشهای خودش
بتواند موسیقی، زبان،
ورزش و نقاشی را خیلی
خوب یاد بگیرد و از
نظر درسی هم اول باشد
ولی در سنینی که قرار
بوده بازی و تفریح
کند از آنها محروم
مانده باشد؛ فکر
میکنید چه اتفاقی
میافتد؟ کم دیدهاید
مشاهیر ورزشی و هنری
و علمی را که قابلیت
انعطاف ندارند، زود
ناامید میشوند و
تحملشان کم است؟
تحقیقات متعدد نشان
میدهد که اگر
بتوانید اسلوب فکری و
سبک زندگی را در
دوران کودکی به
فرزندان خود
بیاموزید، آنها بعدها
در زندگی خود به طور
قدرتمندتری با
مشکلات مواجه
میشوند. اینکه
فرزندان ما در زندگی
چه کاره شوند یا
چهقدر مهارتهای
مختلف را یاد بگیرند
به این بستگی دارد که
ساختار فکری آنها را
چه طور بسازیم.
● عشق، توجه،
حمایت
عشق، توجه و حمایت
خانواده حرف اول را
میزند. اگر این توجه
را از فرزندتان دریغ
کنید و فقط از دیگران
انتظار داشته باشید
که به آنها مهارتهای
مختلف را آموزش بدهند
احتمالا فرزندتان در
زندگی آیندهاش با
اولین تندباد سر خم
میکند چون مهارت
زندگی سالم و تفکر
صحیح را بلد نیست و
چون عشق و محبت کافی
دریافت نکرده طبیعتا
نمیتواند به دیگران
هم آن را ارایه کند.
● کودکان محبوس در
چهاردیواری
متاسفانه کودکان
امروزی در چهاردیواری
خانهها محبوس
ماندهاند و فرصت
زندگی و بازی در
محیطهای باز از آنها
گرفته شده است. مطمئن
باشید که اگر هر از
گاهی فرزندتان را به
حیاط منزل یا پارک
ببرید و ساعتها با
او از طبیعت و
حیوانات گفته و به
همراه بازی به او
آموزشهایی بدهید،
چند برابر یک کلاس به
او فایده رساندهاید.
خلق محیطهای پرورشی،
شرایطی برای والدین
فراهم میکند تا از
بودن در کنار
فرزندانشان لذت برده
و ارتباط و عشق و
محبتشان را به او
هدیه کنند؛ چون بیشتر
خانههای امروزی به
خوابگاههایی تبدیل
شدهاند که اعضای
خانواده در آن،
نیازهای اولیه خود را
برمیآورند و اگر هم
وقتی پیدا میکنند به
سراغ تلویزیون یا
کامپیوتر میروند و
از صحبت کردن و قصه
گفتن و حتی بازی با
هم خبری نیست.
خلق محیطی پرورشی و
آموزشی برای فرزندان
یعنی ایجاد محیطی گرم
و صمیمی، دوستانه و
پر از احساسات مثبت
برای آنها تا بتوانند
نیازهای جسمی، عاطفی
و معنوی خود را تامین
کرده و زیر سایه
والدین با اجتماع
ارتباط برقرار کنند.
فرزند شما مثل یک
تخته چوب بیشکل است.
اگر برایش وقت
گذاشتید، قصه گفتید،
او را با دنیا آشنا
کردید، حمایتش کردید،
عشق ورزیدید و بنای
محکمی برای فکر او
ایجاد کردید، او شکل
میگیرد:
مسوولیتپذیر میشود،
به یادگیری علوم و
فنون علاقهمند و
موفق میشود؛ وگرنه
اگر صدها کلاس برایش
در نظر بگیرید، فایده
ندارد؛ چون قالب
وجودی او پر از
خلأهایی است که او را
با مشکلاتی بنیادی
روبهرو خواهد کرد،
حتی اگر پروفسور شده
باشد!
● کشف پتانسیل
کودکان
بزرگترین اشتباهی که
یک پدر یا مادر
میتواند مرتکب شود،
این است که آرزوها و
خواستهای خودش را
برای آینده و موفقیت
فرزندش در نظر بگیرد.
کارشناسان معتقدند که
والدین باید در مسیری
فرزندان خود را حرکت
دهند که آنها خودشان
باید در آن حرکت
کنند، نه مسیری که
والدین دوست دارند.
یعنی والدین
مسوولاند
پتانسیلهای درونی
فرزندانشان را پیدا
و آنها را برای به
فعلیت رساندن این
پتانسیلها تشویق و
تجهیز کنند. فراموش
نکنید که فرزندان ما
وقتی طعم موفقیت را
خواهند چشید که
بتوانند استعداد و
فردیت خاصی را که
خداوند در نهادشان
به ودیعت گذاشته به
ظهور برسانند. این
برخورد با فرزندان
البته به نگرش عمیق،
درایت و ایمان و
اعتقاد نیاز دارد.
باید مهارتهایی را
به فرزندتان یاد
بدهید و آموزشهایی
را برایش در نظر
بگیرید که منحصر به
خود اوست. پس باید
باور داشته باشید
فرزندتان پتانسل و
استعداد خاصی دارد؛
هرچند که خودش تصویری
واضح از آن ندارد و
خودش را در آینه
ارزشیابی شما
میبیند. به این
ترتیب، آنها در جاده
موفقیت حرکت میکنند
و از زندگیشان لذت
میبرند. اما برای
کشف این پتانسیلها
باید خیلی دقت کنید.
مثلا اگر فرزندتان از
سنین پایین قدرت بدنی
بالایی دارد و تحرکش
خوب است و بعدها هم
این روند ادامه دارد
و مثلا میبینید که
خیلی فرز و نرم
جستوخیز میکند،
احتمال دارد که
پتانسیل ورزشکار شدن
داشته باشد.
به داستانها و
رویاهایی که فرزندتان
برای شما و دیگران
تعریف میکند خوب دقت
کنید تا بتوانید
پتانسیلهای او را
کشف کنید. معلمان،
مربیان و بستگان کودک
نیز میتوانند مواردی
را در همین رابطه به
شما گوشزد کنند.
منابع:
kids
health
،
the natural child
، ترجمه فرشته آلعلی