ابوریحان
محمد بن احمد بیرونی
دانشمند
، ستاره شناس، ریاضی
دان و مورخ
بزرگ
ایرانی است. او
در پیشبرد علوم
حکمت، فیزیک ،
اخترشناسی
، ریاضی، تاریخ، مردم
شناسی و جغرافیا نقش
داشت. وی در سال
352
در کاث واقع در حوالی
خوارزم چشم به جهان
گشود. پدرش ابوجعفر
احمدبن علی اندیجانی
اخترشناس دربار
خوارزمشاه بود. او در
مکتب جرجانیه درس
خواند. او شاگرد
دانشمند زمان خود ابو
نصر
منصور بود. در 17
سالگی از حلقه ای نیم
درجه به نیم درجه
مدرج استفاده نمود تا
ارتفاع
خورشید
نصف النهار را در کاث
رصد نماید، و بدین
ترتیب
عرض جغرافیایی
زمینی آن را بدست
آورد.
چهار سال بعد او حلقه
ای به قطر
15
ذراع تهیه کرد. او
چگالی سنج دقیقی را
اختراع نمود و با آن
چگالی هیجده فلز و
سنگ قیمتی را اندازه
گیری نمود.اندازه
گیری های او در آن
زمان بسیار دقیق بود
و با اندازه گیری های
امروزه تفاوت چندانی
ندارند.
در سال 376 بیرونی
توانست
ماه گرفتگی(خسوف) را
رصد نماید. شخص دیگری
به نام ابوالوفا
بوزجانی نیز
در همان زمان خسوف را
از بغداد
رصد کرد.
با اختلاف زمانی بدست
آمده از این دو رصد
آنان اختلاف
طول جغرافیایی
میان دو ایستگاه را
محاسبه نمودند.
ابوریحان بیرونی با
ابوعلی سینا هم عصر
بود و مکاتباتی در
باره ماهیت و انتقال
نور و گرما میان آنان
صورت گرفت. او در
دربار مامون
خوارزمشاهی قرب و
منزلت زیادی دا شت و
چند سال هم در دربار
شمس المعالی قابوس بن
وشمگیر به سر برد. در
سال 390هجری کتاب
آثار الباقیه را در
مورد تاریخ و
جغرافیای ملل و اقوام
نوشت که او آن را به
نام شمس المعالی
قابوس بن وشمگیر آل
زیار تالیف کرد.
او در حدود سال 404
هجری قمری به خوارزم
مراجعت کرد. در این
زمان
سلطان محمود غزنوی
خوارزم را گرفته بود
سلطان محمود غزنوی در
صدد قتل بیرونی برآمد
و او با شفاعت
درباریان از مرگ نجات
یافت. در سال 408
هجری سلطان محمود او
را با خود به غزنه
برد و در سفر محمود
به هند ابوریحان
همراه او بود او در
آنجا
با حکما و دانشمندان
هند آشنا شد و زبان
سانسکریت
را آموخت و زمینه
تالیف
کتاب "تحقیق ماللهند"
را فراهم نمود.
او به نقاط مختلف هند
سفر نمود و
عرض جغرافیایی
چندین شهررا در هند
تعیین نمود. بیرونی
زمان زیادی را در
غزنه
گذرانده است و تعداد
زیاد رصدهای ثبت شده
توسط او در آنجا صورت
گرفته است. بیرونی
روش جدیدی برای تهیه
نقشه های جغرافیایی
ابداع نمود. او قطر و
محیط زمین را محاسبه
نموده است.
بعد از مرگ محمود و
جانشینی مسعود اوضاع
برای پژوهشهای علمی
بیرونی بهتر شد
بیرونی در این زمان
کتاب قانون مسعودی
خود را که دانشنامه
ای در زمینه
اخترشناسی است به
رشته تحریر در آورد.
کتاب آثار الباقیه
توسط مستشرق معروف
آلمانی زاخائو در سال
1878 میلادی ترجمه
شده است. کتاب
ماللهند نیز از آثار
بیرونی است که در
باره علوم و مذهب و
آداب مردم هند می
باشد پروفسور زاخائو
این کتاب را نیز به
انگلیسی
ترجمه
نموده است.
مهم ترین اثر بیرونی
"التفهیم " در مورد
علم ریاضی و نجوم می
باشد که تنها اثر به
فارسی نوشته شده از
بیرونی است. این کتاب
مدتها به عنوان مرجع
و منبع برای تعلیم
علم نجوم و ریاضی به
کار رفته است.
بیرونی
در سن شصت و سه سالگی
کتابنامه ای از آثار"
زکریای رازی"
تهیه نمود و
فهرستی از آثار خود
را نیز ضمیمه آن
ساخت. این فهرست شامل
113 عنوان می باشد
علاوه بر آثار نام
برده از وی آثار
دیگری نیز موجود است
که عبارتند از
اسطرلاب، سدس، تحدید،
سایه
ها، چگالی ها، وترها،
پاتنجلی، قره
الزیجات، قانون،
ممرهاو
الجماهر در مورد
مواد معدنی و بررسی
فلزات و ویژگی های
فیزیکی آنان می باشد.
کتاب الصیدنه فی طب
او در مورد شیمی و
خواص مواد است ولی
بقیه آثار او
متاسفانه از بین رفته
اند و موجود نمی
باشند. تقریباٌ چهار
پنجم آثار او نابود
شده اند و از آنچه بر
جای مانده است نیمی
از آنان به
چاپ
رسیده است.
بیرونی در زمینه
بیشتر علوم مختلف
زمان خود تحقیق و
پژوهش داشته است و به
زبانهای مختلف از
جمله فارسی ، ترکی ،
عربی، سانسکریت و
سریانی آشنایی داشته
است. اما اکثر کتاب
های او به زبان عربی
بود البته در آن زمان
عربی زبان مشترک
منطقه به شمار می
رفت. او در زمینه
فلسفه نیز تحقیقاتی
انجام داده است اما
گرایش او بیشتر در
زمینه پدیده های قابل
مشاهده در طبیعت و در
انسان بود. بیرونی
اخترشناس و ریاضی دان
سرآمد زمان خود بود و
در شیمی،
داروشناسی
و
زبان شناسی
یعنی در رشته هایی که
در آنها
اعداد نقش چندانی
نداشتند نیز کارهایی
انجام داد اما در
حدود نیمی از کل
ابداعات و یافته های
او درزمینه
اختر شناسی و رشته
های مربوط به
آنان بود که علوم
دقیقه به تمام معنی
آن روزگاران به شمار
می رفتند ریاضی
به سهم خود در مرتبه
بعدی جای می گرفت ،
بیرونی در باره حرکت
وضعی زمین و نیروی
جاذبه
آن نیز دلایل علمی را
نیز به ثبت رسانیده
است.
ابوریحان
بیرونی در سال
427
در سن
75
سالگی در غزنه چشم از
جهان فرو بست. او
همواره برای قبول یا
رد یک نظریه به
مشاهده و تحقیق در آن
مورد می پرداخت
خصوصا" اشکالات او بر
نظریات ارسطو بسیار
مشهور می باشد.
دربسیاری از کشورهای
جهان مقام بیرونی به
عنوان یک دانشمند
پیشرو شناخته شده است
و ملقب به استاد
جاوید می باشد. در
باره واپسین لحظات
حیات او آمده است که
فقیه نامداری در
آخرین لحظه ها بر
بالین او بود. بیرونی
در آن حال پرسشی از
فقیه کرد فقیه گفت
اکنون چه جای پرسش
است و بیرونی در پاسخ
او گفت ای مرد کدام
یک از این دو کار
بهتر است، این مسأله
را بدانم و بمیرم یا
نادانسته از دنیا
بروم؟ هنوز فقیه از
خانه او دور نشده بود
که ابوریحان بیرونی
چشم از جهان فرو بست.