خانه و خانواده

خواندنیها

علمی

گالری عکس

فرهنگی و هنری

سخن دوست

ادبی

درباره ما

صفحه اصلی

فرار مغزها يا "قرار مغزها"


  هزينه‌ی ما، بهره‌وری بيگانگان!: فرار مغزها يا "قرار مغزها" توسط نظام‌های حاكم! كداميك؟

 مقدمه

سرمایه انسانی ماهر یکی از مهمترین عوامل انکار‌ناپذیر در توسعه اقتصادی و اجتماعی هر جامعه‌ای است. مهاجرت افراد متخصص، در واقع به معنای انتقال نیروی انسانی ماهر از کشورهای مبدا (عموما کشورهای جهان سوم یعنی دقیقا همان کشورهایی که نیاز مبرم به نیروی کارآزموده و متخصص دارند) به کشورهای پیشرفته می‌باشد.

خروج این سرمایه انسانی زنگ خطری برای کشورهای جهان سوم به حساب می‌آید، زیرا نه تنها این‌گونه کشورها را با تنگنای نیروی انسانی ماهر روبه‌رو می‌سازد و جبران را نيز دشوار، بلکه وابستگی این کشورها را به کشورهای صنعتی هر روز بيشتر و بيشتر می‌کند. ایران در زمره کشورهایی است که با مساله فرار مغزها روبه‌رو بوده و مهاجرت متخصصان آن در سطح بالایی قرار دارد.

در زمينه فرار مغزها و يا "قرار مغزها" تا كنون مقالات و پژوهش‌های بسياری نوشته و انجام شده است. منظور نگارنده از "قرار مغزها" اين است كه كشورهای مبدأ با ايجاد شرايط نامساعد و يا عدم فراهم آوردن بستر لازم، خود موجب استقرار دانش‌آموختگان در كشورهای مقصد می‌شوند. اين مسئله در حالی است كه سردمداران برخی از اين كشورها با ايدئولوژی و جهان‌بينی خاص، به دلايل مختلف از جمله احساس خطر از نوع نگرش، انديشيدن، فلسفيدن و ساير ويژگی‌های متخصصين نظير: درك بالا از روند مسائل اجتماعی و موضع‌گيری مقابل آزادی‌های فردی، سياسی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و غيره، گاهی نه تنها نگران و مخالف چنين امری نيستند، بلكه با رضايت كامل به اين معضل كمك هم می‌نمايند. در اين جستار، تلاش بر اين است كه با نگاهی نو اين روند مورد بحث و بررسی قرار گيرد. لذا، در آغاز به نمونه‌ای از موفقيت دانشجويان ايرانی كه برای ادامه تحصيل به آمريكا مهاجرت داده شده‌اند می‌پرزدازيم و سپس عوامل موثر بر اين‌گونه مهاجرت‌ها بررسی می‌شود. 

درخشش دانشگاهیان مهاجر ایران زير سقف بيگانه!

بر اساس گزارش هفته نامه آمریکایی نیوزویک، شماری از دانشجویان ایرانی دانش‌آموخته دانشگاه‌های ايران (عمدتا صنعتی شریف) اکنون در ردیف بهترین دانشجویان دانشگاه استنفورد آمریکا قرار گرفته‌اند.

دانشگاه استنفورد به دلیل دشواری آزمون‌های ورودی، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار است. موفقیت دانشجویان ایرانی در عبور از سد این آزمون‌‌ها موجب توجه جامعه دانشگاهی آمریکا به عملکرد دانشجویان ایرانی، بویژه دانشگاه صنعتی شریف شده است.

براساس اين گزارش: مدیران دانشگاه استنفورد دیگر از دیدن نمرات برتر دانشجویان ایرانی در مرحله ورود به دانشگاه تعجب نمی‌کنند، چون می‌دانند که دانشگاه صنعتی شریف ارائه دهنده یکی از بهترین دوره‌های مهندسی برق در پهنه گيتی است.

موفقیت دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های جهان پدیده تازه‌ای نیست و از سه دهه پیش که روند مهاجرت ایرانیان از کشور رو به افزایش بوده است، دانشگاهیان و دانش‌آموختگان مراکز آموزش عالی از اولین قشرهایی بوده‌اند که به انگیزه اتمام تحصیلات تخصصی، یافتن کار و اقامت دائم يا نارضايتی از وضع موجود به کشورهای دیگر بویژه به انگليس و آمریکا شمالی سفر کرده‌اند.

در این میان، نکته مهم آن است که اغلب این افراد دوره‌های پایه تحصیلی خود را در ایران گذرانده‌اند و سرمایه عظیمی نيز برای پرورش آنها صرف شده است تا به مدارج عالی برسند. با این همه، کشورهایی که از کار، دانش، خلاقیت و بهره‌دهی این دانش‌آموختگان استفاده می‌کنند، کشورهایی چون انگليس، استراليا، نيوزيلند، آمریکا و کانادا هستند.

به گفته ناظران، در دهه های اخیر روند خروج سرمایه‌های علمی و دانشگاهی از ایران همواره تداوم داشته است. در سال‌های اخیر بيشتر خانواده‌ها، بویژه طبقات متوسط و مرفه، همواره در تلاش بوده‌اند تا فرزندان خود را پس از اخذ یک یا دو مدرک تحصیلی به خارج از کشور بفرستند.

به باور نگارنده، محتوای اين گزارش علی‌رغم نشان دادن توان ذاتی جوانان ايرانی و هوش سرشار آنها، چندان خوشايند مردم غيور، فرهيخته و فرهنگ‌پرور ايران نيست. كشوری كه به اعتقاد اكثر صاحب‌نظران، خود بنيانگذار شيوه پرورش علمی و ايجاد نظام آموزش و پرورش با ساختار منظم در جهان است (به مقاله گندی شاهپور در همين وبلاگ مراجعه كنيد).

اكنون، چرا و چگونه نبايد با توسعه زير ساخت‌های مناسب، بستر لازم را جهت نگه‌داشت جوانان توانمند خود فراهم كند؟ با توجه به درآمدهای سرشار نفتی، جای بسی شگفتی و تامل است!!. كافی است به سيل مهاجرت تحصيل كردگان ايران در بين سال‌های 1999- 2000 نگاهی انداخته شود. در اين سال، بيش از يك ميليون و پانصد هزار نفر (000/500/1) از دانش‌آموختگان تحصيل‌كرده كشور به كشورهای مشترك‌المنافع انگليس چون كانادا، استراليا، نيوزيلند و خود انگليس و تعداد اندكی هم به آمريكا مهاجرت كرده‌اند. آمارها چنين مي‌گويند: ليسانس (روزانه بيش از 1300 نفر) فوق ليسانس (12 تا 13 نفر) و دكتر (2 تا 3 نفر).

چنانچه بخواهيم هزينه مصرف شده براي اين دانش‌آموختگان را از زمان شكل‌گيري نطفه (مراقبت‌هاي پزشكي چون آزمايش‌هاي مختلف، سونوگرافي، دارو، استراحت مادر و...) تا زادروز در زايشگاه، تغذيه، پوشاك، مسكن، آب، برق، مخابرات، مدرسه، دانشگاه و غيره در نظر بگيريم، مثلا با ميانگين سي‌ميليون تومان براي هر نفر، ميلياردها هزينه از جيب مردم صرف شده و بر باد رفته است!. تازه اين هزينه غير از درآمد و خدماتي است كه اين فرهيختگان پس از فراعت از تحصيل مي‌توانستند نصيب جامعه كنند. در همين ارتباط پرسش اين است كه كشورهاي مقصد چه جاذبه‌اي دارند كه ما نمي‌توانيم براي فرزندان كم توقع، عاشق وطن و فرهيخته خود فراهم آوريم؟ در ادامه، پاسخ اين پرسش را با بررسي عوامل موثر بر فرار يا قرار مغزها مورد بحث قرار مي‌دهيم.  

بررسي آمار فرار و يا قرار مغزها

جدول شماره يك، کشورهای مهاجرفرست را بر حسب بالاترین مهاجرت افراد تحصیل‌کرده د‌ر سال 2000 نشان می‌دهد. براساس اين جدول، ایران در سال 2000 با بیش از 300 هزار مهاجر نیروی انسانی ماهر در رتبه پانزدهم قرار داشته است. (اين آمار بايد بيشتر بررسي شود).

                                                                                                               

                                    

اگرچه ایران از نظر قدر مطلق تعداد مهاجران در سال 2000 در ردیف پانزدهم بوده است، ولی در بین کشورهای فوق به لحاظ نسبت تعداد مهاجران تحصیل‌کرده به کل مهاجران ایران جزو 4 کشور اول با بالاترین نرخ مهاجرت تحصیلکرده‌ها مي‌باشد (جدول 2).

                                                                            

عوامل موثر بر مهاجرت نیروی انسانی ماهر در کشور‌های مبدا (عوامل دافعه)

1 - پايین بودن سطح توسعه و درآمد سرانه کشور

پژوهش‌های مختلف نشان می‌دهد که ارتباط نیرومندی بین مهاجرت افراد تحصیلکرده و سطح توسعه و درآمد سرانه کشور وجود دارد. در واقع شکاف بین سطح زندگی و درآمد سرانه کشورهای ثروتمند و کمتر برخوردار، یکی از عوامل مهاجرت افراد تحصیلکرده به کشورهای پیشرفته است. مهارت، نهاده‌ای است که دستمزد آن را عرضه و تقاضای بین‌المللی تعیین می‌کند، در حالی که دستمزد افراد بی‌سواد، غیر‌ماهر و غیر‌متخصص را عرضه و تقاضای داخلی کشور تعیین می‌کند. به درستي، افراد ماهر و متخصص به دلیل وجود تقاضا در کشورهای دیگر از قدرت انتخاب بالاتری برخوردار بوده و در صورت پايین بودن سطح دستمزد در کشور مبدا سهل‌تر و کم‌هزینه‌تر می‌توانند اقدام به مهاجرت کنند. فیزیکدان‌ها، متخصصین و تحلیلگران مالی، حسابداران، ریاضی‌دان‌ها، پزشکان متخصص، مهندسان به ویژه در رشته‌های نفت و گاز، پتروشیمی، صنایع، کامپیوتر و.... دارای تقاضای نسبتا زیادی در کشورهای پیشرفته بوده و از احتمال مهاجرت بیشتری برخوردارند.

2 - سایر عوامل اقتصادی

علاوه بر در‌آمد سرانه و تفاوت‌های درآمد انتظاری بین کشور مبدا و مقصد، سایر عوامل اقتصادی مانند نرخ بیکاری در کشور مبدا و تفاوت آن با نرخ بیکاری کشور مقصد نیز در مهاجرت متخصصین موثر می‌باشد و انتظار می‌رود که با بالارفتن نرخ بیکاری تحصیلکرده‌ها در کشور مبدا میزان مهاجرت افراد ماهر نیز افزایش یابد.

 3 - نظام آموزش عالی

در اکثر کشورهای در حال توسعه تقاضا برای آموزش‌عالی بسیار بالا است. علت اصلی بالا بودن تقاضا در این کشورها از یک طرف مربوط به موقعیت و پرستیژ اجتماعی دارندگان مدرک تحصیلات عالی و از طرف دیگر به دلیل رایگان بودن بخش عمده نظام آموزشی عالی است که ریشه در دولتی بودن آن دارد. متاسفانه با وجود بالا بودن تقاضا برای ورود به دانشگاه، نظام اقتصادی قابلیت جذب خیل عظیم فارغ‌التحصیلان را نداشته و نتیجه آن عرضه مازاد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است که نمی‌توانند در اقتصاد داخلی جذب شوند. لذا، با بالا رفتن نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان، احتمال مهاجرت آنان نیز افزایش می‌یابد. علاوه بر این، نظام آموزش عالی در اکثر کشورهای در حال توسعه از دو ویژگی دیگر نیز برخوردار است که روند مهاجرت را تسریع می‌کند:

الف- از یک طرف نظام آموزش عالی افراد زیادی را در رشته‌هایی آموزش می‌دهد که ارتباط ضعیفی با نیازهای اقتصادی-اجتماعی کشور دارد.

ب- افراد زیادی در رشته‌ها و تخصص‌هایی با بالاترین کیفیت آموزش می‌بینند که با نیازهاي حرفه‌ای کشورهای پیشرفته تناسب بیشتری دارد (عدم وجود برنامه نيازسنجي برابر واقعيت‌هاي جامعه).

پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد که مهاجران تحصیلکرده در هر دو دسته آموزشی وجود دارند؛ اگرچه عوامل تعیین‌كننده در مهاجرت آنها متفاوت می‌باشد. مهاجراني که در رشته‌های علوم انسانی و تا حد کمتری علوم اجتماعی و دیگر رشته‌های کمتر کاربردی تحصیل کرده‌اند، عمدتا به دلیل نبود بازار کار داخلی و عدم امکان به کارگیری آنها به چنين اقدامي مبادرت مي‌ورزند. بر عکس، افرادی که در تخصص‌های کاربردی و رشته‌های مهندسی، پزشکی و علوم تحصیل کرده‌اند مهاجرت می‌کنند و دلیل عمده مهاجرت آنها نه بیکاری که بیشتر شکاف درآمدی بین کشور مبدا و مقصد است.

4 - شرایط کار

علاوه بر متغیرهای اقتصادی عوامل غیر‌پولی و غیر‌مادی نیز در مهاجرت افراد تحصیل‌کرده تاثیر بسزایی دارد. اگرچه این عوامل می‌تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، ولی به هرحال می‌توان به طور کلی آنها را به موارد زیر طبقه‌بندی کرد:

الف- انعطاف‌نا‌پذیر بودن ساختارهای نظام آموزشی و پژوهشی به دلیل نبود نظام انگیزشی موثر؛

ب- پايین بودن فرصت پیشرفت علمی به دلیل وجود دیوانسالاری سنتی و دست و پاگیر؛

ج- ضعیف بودن امکان ارتباط متخصصین داخلی با متخصصین خارج از کشور در جهت پیشرفت‌های علمی؛

د- پیچیده و زمان بر بودن نظام گزینش و استخدام؛

ه- کمبود امکانات پژوهشی و عدم ‌ارتباط پژوهش‌ها با نیازهای ملموس جامعه؛

و- نبود یا ضعیف بودن نظام شایسته‌سالاری در استخدام، ارتقا و پیشرفت علمی و حرفه‌ای.

 5 - عوامل سیاسی و اجتماعی

عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیز در مهاجرت نقش عمده‌ای دارند که اهمیت آنها کمتر از عوامل اقتصادی نیست. ناآرامی‌ها، خشونت‌ها، تبعیض‌های اجتماعی، سرکوب فکری، نبود آزادی‌های فردی، مدنی، سیاسی و اجتماعی به طور اجتناب‌ناپذیری بر مهاجرت متخصصین موثر است. در واقع، متخصصین نسبت به عوامل سیاسی و اجتماعی حساس‌تر و آسیب‌پذیر‌تر بوده و با محدود شدن حقوق سیاسی و مدنی، افراد متعلق به طبقه اندیشمند به شدت عکس‌العمل نشان داده و از کشور خارج می‌شوند.

وجود تنوع عقاید سیاسی، تکثرگرایی و چند صدایی و پذیرش مشارکت افراد تحصیل‌کرده در اداره امور کشور موجب می‌شود که فضای سیاسی کشور از سلامت بیشتری برخوردار شده و مانع مهاجرت متخصصان شود. به عکس بحران‌های دانشگاهی و تبعیض‌های فرهنگی، جنسیتی، مذهبی و ایدئولوژیک نقش موثری در مهاجرت افراد تحصیلکرده دارد.

 پرشس:

 نظر شما درباره خروج دانش‌آموختگان و نخبگان دانشگاهی و علمی از ایران و جذب آنها در نهادهاي صنعتی و فنی کشورهای دیگر چیست؟

به عقیده شما این موضوع چه تاثیری بر چشم‌انداز فن‌آوری، صنعت و اقتصاد ایران در آینده خواهد داشت؟

 

گردآوری و تاليف: دكتر اسفنديار دشمن زياری